پرسش :
آیا آیه یا روایتی در مورد چادر وجود دارد؟ فلسفه مشکی بودن چادر چیست؟ و آیا در صدر اسلام هم چادر خانم ها مشکی بوده است؟
پاسخ :
دو آیه در قرآن به پوشش زن تصریح دارد که مفهوم لباسی به شکل چادر مشکی از یکی از این آیات قابل برداشت است. علاوه بر پوشش لباسهای معمولی، مثل پیراهن و شلوار، که زنان و مردان در داخل منزل استفاده میکنند، برای حجاب بیرون از منزل و در مقابل نامحرم، در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است. در عین حال اشاره به این حقیقت ضروری است که از نظر احکام اسلامی شکل حجاب موضوعیت ندارد بلکه آن چه ضروری است حدود پوشش است .
الف) خمار
وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنَّ[1] ؛ زنان باید سر، سینه، و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.».
خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان، مثل مقنعه است.[2] در بعضی تفاسیر، در ذیل آیهی شریفه، از عایشه نقل شده است: زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهی شریفه نازل شد، هر یک از آن ها به سمت لباسهای مخصوص خود رفتند و از آن تکهای جدا کردند و خمار و مقنعهای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آن ها کلاغ نشسته است.[3]
از قضیهی ذکر شده استفاده میشود که رنگ خمار و مقنعه در زمان صدور آیه، مشکی بوده است. برای این قضیه، از کتابهای لغت نیز میتوان مؤیداتی ذکر کرد؛ مثلاً از بعضی کتابهای لغت، استفاده میشود در ریشهی لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی اخذ شده است.[4] به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی عقل انسان میگردد. مخفی نماند که در آیهی شریفهی خمار، نکات تفسیری و ادبی و لغوی فراوانی وجود دارد که مقالهی مستقلی را میطلبد.[5]
ب) جلباب
یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً[6]؛ ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوسرانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.».
جلابیب در آیهی شریفه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباسهای دیگر میپوشند؛ امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته میشود. بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهتهای بسیار نزدیکی وجود دارد.[7]
البته دیدگاه دیگر ، جلباب را پوشش تا زانو و دیدگاه سوم ، جلباب را مقنعه مى داند که در این صورت با خمار هم معنی خواهد بود لکن قول اخیر ضعیف است. چرا که در برخی روایات پوشش جلباب و خمار را دو نوع متفاوت از پوشش برای زن نام برده است.
در برخی احادیث چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و ازار معرفی شده است.
عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): و لغیر ذی محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار.[8]
بنابراین، چادر به دلیل این که برجستگیهای اندام زن را پنهان و نگاه ها را از خود دور می سازد، بهترین و کاملترین نوع پوشش است، از اینرو است که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود لباس مشکی را برای حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(ص) وامامان(ع) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشتری میکردند.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
4.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
5.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
پی نوشت ها:
[1]. سورهی نور (24)، آیه 31.
[2]. الخمار: ثوب تغطّی به المرأة راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ همچنین در مجمعالبحرین طریحی، ذیل واژهی خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ک: شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج7، ص43؛ بانو امین، تفسیرمخزنالعرفان، ج 9، ص 105، ذیل آیهی شریفهی 31 نور، (آیهی خمار).
[3]. «ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیة قامت کل واحدة منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعة فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج 3، ص 231، ذیل آیهی شریفهی 31 سورهی نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتابهای متعدد، اهل تسنن آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج 8، ص 49؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 284، ذیل آیهی شریفهی خمار و المفصل فی احکام المرأة و البیت المسلم فی الشریعة اسلامیة، ج 3، ص 320.
[4]. المختمرة من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهی خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمرة کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهی خمر.
[5]. برای پی بردن به بعضی از نکات ر. ک: سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشهی خمر.
[6]. سورهی احزاب (33)، آیهی 59.
[7]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، 3 و 4 بهمن ماه 79.
[8]. طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 155.
[9]. ر.ک: حجاب در ادیان الهی،محمدی آشنانی.
منبع: اندیشه قم
دو آیه در قرآن به پوشش زن تصریح دارد که مفهوم لباسی به شکل چادر مشکی از یکی از این آیات قابل برداشت است. علاوه بر پوشش لباسهای معمولی، مثل پیراهن و شلوار، که زنان و مردان در داخل منزل استفاده میکنند، برای حجاب بیرون از منزل و در مقابل نامحرم، در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است. در عین حال اشاره به این حقیقت ضروری است که از نظر احکام اسلامی شکل حجاب موضوعیت ندارد بلکه آن چه ضروری است حدود پوشش است .
الف) خمار
وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنَّ[1] ؛ زنان باید سر، سینه، و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.».
خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان، مثل مقنعه است.[2] در بعضی تفاسیر، در ذیل آیهی شریفه، از عایشه نقل شده است: زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیهی شریفه نازل شد، هر یک از آن ها به سمت لباسهای مخصوص خود رفتند و از آن تکهای جدا کردند و خمار و مقنعهای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آن ها کلاغ نشسته است.[3]
از قضیهی ذکر شده استفاده میشود که رنگ خمار و مقنعه در زمان صدور آیه، مشکی بوده است. برای این قضیه، از کتابهای لغت نیز میتوان مؤیداتی ذکر کرد؛ مثلاً از بعضی کتابهای لغت، استفاده میشود در ریشهی لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی اخذ شده است.[4] به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی عقل انسان میگردد. مخفی نماند که در آیهی شریفهی خمار، نکات تفسیری و ادبی و لغوی فراوانی وجود دارد که مقالهی مستقلی را میطلبد.[5]
ب) جلباب
یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً[6]؛ ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوسرانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.».
جلابیب در آیهی شریفه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباسهای دیگر میپوشند؛ امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته میشود. بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهتهای بسیار نزدیکی وجود دارد.[7]
البته دیدگاه دیگر ، جلباب را پوشش تا زانو و دیدگاه سوم ، جلباب را مقنعه مى داند که در این صورت با خمار هم معنی خواهد بود لکن قول اخیر ضعیف است. چرا که در برخی روایات پوشش جلباب و خمار را دو نوع متفاوت از پوشش برای زن نام برده است.
در برخی احادیث چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و ازار معرفی شده است.
عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): و لغیر ذی محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار.[8]
بنابراین، چادر به دلیل این که برجستگیهای اندام زن را پنهان و نگاه ها را از خود دور می سازد، بهترین و کاملترین نوع پوشش است، از اینرو است که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود لباس مشکی را برای حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(ص) وامامان(ع) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشتری میکردند.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، 1391.
2.مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
3.اکبری، محمد رضا، حجاب زن مسلمان، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
4.بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
5.پورسیدآقایی، مسعود، حجاب میوۀ شناخت، قم: حضور، 1376.
پی نوشت ها:
[1]. سورهی نور (24)، آیه 31.
[2]. الخمار: ثوب تغطّی به المرأة راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ همچنین در مجمعالبحرین طریحی، ذیل واژهی خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ک: شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج7، ص43؛ بانو امین، تفسیرمخزنالعرفان، ج 9، ص 105، ذیل آیهی شریفهی 31 نور، (آیهی خمار).
[3]. «ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیة قامت کل واحدة منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعة فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج 3، ص 231، ذیل آیهی شریفهی 31 سورهی نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتابهای متعدد، اهل تسنن آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج 8، ص 49؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 284، ذیل آیهی شریفهی خمار و المفصل فی احکام المرأة و البیت المسلم فی الشریعة اسلامیة، ج 3، ص 320.
[4]. المختمرة من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشهی خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمرة کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشهی خمر.
[5]. برای پی بردن به بعضی از نکات ر. ک: سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشهی خمر.
[6]. سورهی احزاب (33)، آیهی 59.
[7]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، 3 و 4 بهمن ماه 79.
[8]. طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 155.
[9]. ر.ک: حجاب در ادیان الهی،محمدی آشنانی.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}